وقتی کنکورم تمام شد بلافاصله لیستی از کارهایی تهیه کردم که به خاطر کنکور عقب افتاده بودم.
یکی از این کارها نواختن سازی بود که تا آن موقع فرصت نکرده بودم یاد بگیرم و خب چه سازی را بیشتر از همه دوست داشتم
پیانو.
هر وقت نتهای پیانو را میشنیدم به گونه ای مسحور میشدم که برای چند لحظه درجایی فراتر از این دنیا قرار میگرفتم. شاید در یک اسمان آبی و پر از ابر.
به خاطر همین با خودم فکر کردم که چقدر خوب میشود که من هم این ساز را بزنم و امتحان کنم، بنابراین هفتههای متعددی کلاس پیانو رفتم اما پیشرفت قابلتوجهی نداشتم. کمکم حس کردم لازم است این ساز را کنار بگذارم چراکه دیگر داشتم علاقه اولیه به سازی که دوست داشتم را از دست میدادم و بیشتر بهجای اینکه از نتها لذت ببرم در یک مسابقه دو سرعت چه کسی بهتر ساز میزند میدویدم تا اینکه یکی از دوستانم از من پرسید تو پیانو زدن را دوست داری یا شنیدنش را ؟
چند لحظه کپ کردم که چرا این سوال ساده را قبل از تصمیم گرفتن از خودم نپرسیدم و واقعیت این است که من شنیدن را بیشتر از ساززدن دوست داشتم چون میتوانستم تخیل کنم.
خیلی از ماها وقتی داریم تصمیم بگیرم یادمان میرود از خودمان سؤال خوب بکنیم سؤالی که راه را به ما نشان بدهد و بگوید که چرا داریم این مسیر را میرویم
مثلاً در این مورد هدف من لذت بردن از ساز بوده
وقتی از خودم بپرسم چطور میتوانم از این ساز لذت ببرم
اولین جوابی که به ذهنم رسید این بود که احتمالاً با نواختن ساز لذت بیشتری میبرم وسوال بعدی این هست
که چرا فکر میکنی با نواختن ساز لذت بیشتری میبری ؟
- هماهنگ شدن ذهنم
- حس اینکه بهعنوان یک نفر جلوی جمع سازی را بزنی که باعث شود شوق بقیه برانگیخته شود ؟
- تخیل کردن
ایا واقعاً میخواستم اینها را به دست بیاورم ؟
مورد دوم شوق آنچنانی در روحیه من ایجاد نمیکرد و مورد اول و سوم را هم با راهحل بهتری میتوانستم به آن برسم که انرژی کمتری از من بگیرد.
به همین سادگی میتوانستم جلوی یکی از اشتباهات خودم را بگیرم.
با یک همچین شکلی بهتر میتوانستم تصمیمم را آنالیز کنم:

راستش فرآیند تصمیمگیری گاهی آنقدر انرژی بر میشود که سعی میکنیم با اولین راهحلی که برای هدفمان به ذهنمان میرسد دست به اقدام بزنیم درحالیکه میتوانیم باهدفهای میانی؛ که چراغ راه را روشن میکند بهتر تصمیم بگیریم.
وقتی هدف میانی را مشخص کنیم؛ با تمرکز بیشتری نگاه میکنیم که آیا انتخاب هایمان حس لذت ورضایت ما از زندگی را پر میکنند یا خیر و اگرنه آیا میتوانیم راه حل بهتری برای رسیدن به هدفمان پیدا کنیم.
شاید خوب باشد پس از انتخاب اقداممان سه سوال از خودمان بپرسیم
چرا
بخاطر چی و چطور؟